:: برچسبها:
فاتحه برای خود ,
شادی ,
ارزانی ,
اهنگران ,
محمد ,
دانشگاه فیروزکوه ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
خدایا ......
خدایا!
دستانی را در دستانم قرار بده
که پاهایش با دیگری پیش نرود...
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
بی تو خیس بارانم
با چتـــر باشم
یا بدون چتر….
فرقی نمیکند …
” بی تو خیــــــس بارانم “….
:: برچسبها:
بی ت خیس بارانم ,
اهنگران ,
,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
خدایا دوستش دارم
:: برچسبها:
خدایا دوستش دارم ,
اهنگران ,
دانشگاه یروزکوه,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
زندگی . . . .
زندگی چون گل سرخ است
پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...
یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!
:: برچسبها:
زندگی ,
,
,
,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
زیر گنبد کبود .........
یادته زیر گنبد کبود تو بودی و کلی آدمای حسود؟
تقصیر همون حسوداست که حالا
هستی ما شده یکی بود یکی نبود…
:: برچسبها:
زیر گنبد کبود ,
حسادت ,
هستی ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
سقوط
راهیجزسقوطندارد برگپاییزی ؛ وقتی می دانددرخت ؛ عشقِبرگِتازه ای درسر دارد . .
:: برچسبها:
سقوط ,
عشق ,
برگ پاییزی ,
,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
خدایا مرا ببخش
:: برچسبها:
خدایا مرا ببخش ,
,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
خدا با ماست . . . .
دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است ، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .
:: برچسبها:
خدا با ماست ,
دلت گرفت ,
منت نکش ,
راه اسمان باز است ,
پر بکش ,
اغوشش باز است ,
تو را میخواند ,
هیچکس تنها نیست ,
خدا هست ,
اهنگران ,
دانشگاه فیروزکوه ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
عروسی
عروسی ...
از این ور اون ور شنیدم داری عروس میشی گلم
مبارکت باشه ولی آتیش گرفته این دلم
خیال می کردم با منی عشق منی مال منی فکر نمی کردم یه روزی راحت ازم دل بکنی
باور نمی کردم بخوای راست راستی تنهام بزاری
آخ که یه عمر همش بهم گفته بودی دوسم داری
گفته بودی عاشقمی بپای عشقم می شینی
می گفتی هر جا که باشی خودت و با من می بینی ...
:: برچسبها:
عروسی ,
خیانت ,
دلربایی ,
اهنگران ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
خاطره
" خاطره"
است... !!!
به گمانم یک
چیزی رفته در چشمم
گریه نمیکنم ...
:: برچسبها:
خاطره ,
گریه نمیکنم ,
چشمانم ,
اهنگران ,
دانشگاه فیروزکوه ,
محمد اسماعیل اهنگران,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
مات چشمانت
چه فرق ميکند مهره سياه باشم يا سفيد !
چشمانت با اولين حرکت ماتم ميکند...
:: برچسبها:
مات چشمانت ,
مهره سیاه ,
مهره سفید ,
اهنگران ,
دانشگاه فیروزکوه ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
تنهایی . . . . . .
:: برچسبها:
تنهایی,
باور کردن ,
اهنگران و دانشگاه فیروزکوه ,
فیس نما ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
شاید آرام تر میشدم ؛
فقط و فقط ...
اگر می فهمیدی !
حرفهایم به همین راحتی که می خوانی
نــــوشته نشده اند ... !
:: برچسبها:
عشقولانه ,
نوشته شده توسط محمد اسماعیل آهنگران
در ساعت
سادهدوستمداشته باش
خودرا درگیر
پیچ وخم زندگینکن
منتو را همین جور ساده
دوستمی دارم
:: برچسبها:
دوستم داشته باش,
ساده ,
پیچ زندگی ,
اهنگران و دانشکاه فیروزکوه ,
فیس نما,
سلام به همه ایرونیای عزیز و همه دوستان و دانشجویان خوب فیروزکوه
به وبلاگ خودتون خوش اومدید
محمد اسماعیل آهنگران
و انچه شما خواسته اید
آهنگران . آهنگران . اهنگران
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انچه شما خواسته اید و آدرس ahangaran.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.